معرفی بهترین کتاب‌های انگلیسی راجع به موضوع روانشناسی

روانشناسی به عنوان علمی است که با تحلیل و توصیف رفتار انسانی، شناخت و فهم علل و جنبه های رفتاری و افکار انسانی را پیش بینی می‌کند. بنابراین، به خاطر اهمیت موضوع، کتاب‌های زیادی درباره روانشناسی وجود دارد. در این مقاله بهترین کتاب‌هایی که در زبان انگلیسی در مورد روانشناسی نوشته شده است را معرفی می‌کنیم.

یکی از بهترین کتاب‌های روانشناسی شاید کتاب "روانشناسی عام" نوشته دیوید مایرز باشد. این کتاب با در نظر گرفتن نظریات معروف روانشناسی از ژان پیاژه و آبراهام ماسلو تا کارل یونگ، به یک پرسش مهم پاسخ می‌دهد: "چگونه درک بهتری از خود، شناخت دیگران و فهم بهتر از جهان اطراف کسب کنیم؟"

کتاب دیگری به نام "روانشناسی اثر گذار" نوشته دارن‌برد و لی سوئنی است که به تحلیل از طریق بررسی آثار انسان در جوامع، بازی‌ها و روابط فردی می‌پردازد. این کتاب دانشمندان و نویسندگان از جمله ناشناخته‌ترین شادی‌های بشر نظیر حمله ها و خرابکاری‌ها را نیز پوشش داده است.

علاوه بر این، کتاب "تئوری هویت" نیز از کتاب‌های معتبر در حوزه روانشناسی محسوب می‌شود. این کتاب توسط اریک اریکسون، یکی از پیشگامان روانشناسی، نوشته شده است و به تحلیل شکل‌گیری هویت انسانی و به خصوص هویت فردی می‌پردازد.

در نهایت، "روانشناسی مثبت" که توسط مارتین سلیگمن نوشته شده است، یک کتاب بسیار موفق در بحث روانشناسی مثبت است. در این کتاب، سلیگمن به بررسی تکنیک‌هایی می‌پردازد که بهترین راه‌های ایجاد شادی، فردی‌سازی و صلح در جهان را فراهم می‌کنند.

در کل، کتاب‌هایی که در این مقاله معرفی شده‌اند، تنها نمونه کوچکی از کتاب‌های بسیاری هستند که در حوزه روانشناسی در دسترس هستند. اما همگی بسیار موفق بوده‌اند و به شیوه‌ای متفاوت به مفاهیم پایه روانشناسی پرداخته‌اند.

روانشناسی عمومی

روانشناسی عمومی به مطالعه شیوه‌های عملکرد انسان و رفتارهای او در جامعه و در برخورد با محیط اطراف می‌پردازد. در واقع، این علم به بررسی فرآیند‌های روانی افراد و روابط بین عوامل خارجی و درونی انسان با محیط پرداخته و سعی می‌کند نحوه تأثیرگذاری عوامل مختلف در رفتار و روانشناخت افراد را تحلیل کند.

به‌طورکلی، با مطالعه روانشناسی عمومی، می‌توان ایجاد فهم بهتری از رفتار و انتخاب‌های افراد در برابر واقعیت‌های اجتماعی، فرهنگی و زیستی داشت. از طرفی، پژوهشگران با بهره‌گیری از ابزارهای روانشناسی از جمله مصاحبه، آزمون‌های عملکردی و خودآگاهی، تأثیر عوامل مختلف را در روانشناخت افراد و گروه‌ها بررسی می‌کنند.

روانشناسی عمومی از دیدگاه محققان، به شیوه‌های ارتباطی و ارتباطاتی، و شیوه‌های فکری و دانستگاه‌های مربوط به آن‌ها توجه دارد. علاوه بر این، در مطالعه روانشناسی عمومی به عواملی همچون نوتروسایی، بیش‌هیجانی و شخصیت اشاره شده و تلاش برای فهم این‌ها در کنار فرایندهای شناخت ، حافظه و تصمیم‌گیری در جامعه مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در نهایت، روانشناسی عمومی به لحاظ دانش‌محوری علمی، تلاش برای ارتقاء سطح آگاهی‌های مردم در زمینه مسائل روانشناختی می‌باشد و امید این که بتوان همه افراد را در فهم بهتر رفتار خود و دیگران و نیز درک بهتر تصمیم‌گیری‌هایشان یاری داد.

روانشناسی اجتماعی

روانشناسی اجتماعی، بخشی از روانشناسی است که به مطالعه ارتباطات و تعاملات اجتماعی بین افراد و گروه‌ها می‌پردازد. این علم به ویژه بر روابط بین فرد و گروه تمرکز دارد و سعی می‌کند به نحوی که افراد می‌توانند بهتر از ارتباطات درون گروه و خارج از گروه پیشرفت کنند، فعالیت می‌کند.

بنابراین، در زمینه روانشناسی اجتماعی، موضوعاتی مانند هویت، فرهنگ، عقاید، ارتباطات داخل گروهی و بین گروهی، فشارهای اجتماعی و نیز اضطراب‌های اجتماعی مطرح شده و مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

رویکردهای مختلفی برای بررسی روانشناسی اجتماعی وجود دارد. از میان کلیات رویکردهای این حوزه می‌توان به نظریات نورونی، تمرکز بر رفتارهای گروهی، نظریات مربوط به هویت فردی، نظریات مربوط به نظام ارزشیابی اجتماعی، تمرکز بر رفتارهای اجتماعی در جمعیت‌های فراگیر، و یا ارتباطات بین گروهی اشاره کرد.

با توجه به نیازمندی‌های فعلی جامعه و تأکید بر تعاملات احساسی و اجتماعی، بررسی روانشناسی اجتماعی بسیار حائز اهمیت است. به دلیل تأثیر گسترده و روزافزون اصول روانشناسی اجتماعی بر زندگی افراد، شناخت آن در فصل جدید حیات اجتماعی، یکی از چالش‌های مهم جامعه بشری است. به همین دلیل دانستن درمان‌های ذهنی، گروه‌های ترکیبی و اجتماعی با یکدیگر، ارتباطات شناور22 ارتباطات محبت و تعاملات اجتماعی را با جامعه بازتر و منفتح‌تر تر نمود یکی از اجتماعی‌ترین قدرتهای عصر حاضر است.

روانشناسی شناختی

روانشناسی شناختی یکی از حوزه‌های روانشناسی است که به مطالعه فرآیندهای شناختی و ذهنی انسان می‌پردازد. در دنیای امروز، شناخت شامل تمامی فرآیندهایی است که با تحلیل و فهم اطلاعات محیطی تعامل دارند. به عنوان مثال، شکل گیری احساسات، تصمیم گیری‌های اخلاقی، توانایی ایجاد خلاقیت، تفسیر مفاهیم، یادگیری، حافظه، فکر شناختی و توجه مانند مهمترین فرآیندهای شناختی محسوب می‌شوند.

هدف اصلی روانشناسی شناختی، درک چگونگی فرآیندهای شناختی در دمای بالای مغز است. به عنوان مثال، یک روانشناس شناختی ممکن است برای هدف جمع آوری اطلاعات پیرامون فرد، از داده های فیزیولوژیکی مغز استفاده کند. این شناخت برای توسعه راهکارهایی در خصوص توسعه ذهن با هدف افزایش قدرت کارکردی مغز است که می‌تواند منجر به پیشرفت‌های بزرگی در علوم و فناوری شود.

بنابراین، درک شناخت فردی می‌تواند در حرکت به سوی یک جامعه هوشمند با قدرت فکری بیشتر و قابلیت حل مسائل پیچیده همچون مهندسی فناوری، طراحی سامانه‌های نرم‌افزاری و مدیریت مهارت‌هایی نظیر تجارت و بازاریابی و ... موثر باشد. بدین منظور، روانشناسی شناختی، به عنوان یک استراتژی برای توسعه ذهن، باعث می‌شود که فرد که بر این برنامه‌ها کار می‌کند، به صورت تخصصی در مورد این شناخت کامل و جزئی باشد.

روانشناسی بالینی

روانشناسی بالینی مربوط به تشخیص، درمان و پیشگیری از اختلالات روانی مختلف مانند اضطراب، افسردگی، سوء مصرف مواد، اختلال شخصیت و...

روانشناسی بالینی برای بیمارانی است که با مشکلات روانشناختی روبرو هستند و هدف اصلی آن ها رسیدن به بهبودی و افزایش کیفیت زندگی است.

آموزش زبانو تکرار آن تجربه موفقیت روانشناختی در درمان است.

تغییر رفتار و شناخت، دو منبع اصلی برای درمان پریشانی ها و اختلالات دیگر روحی- روانی هستند. بطوریکه درمان در تغییر رفتار و شناخت بیمار برای دستیابی به آرامش و موفقیت تأثیر پذیر است.

در پایگاه داده روانشناسی بالینی اطلاعاتی جمع آوری شده است که شامل رفتارهای شخصیتی، شیوه های مدیریت اضطراب، شکایات زندگی، رفتارهای خودآگاهانه و غیره می باشد که با استفاده از آن ها درمان سریعتری برای بیماران دسته پیدا می کند.

این مباحث می توانند باعث آشنایی مردم با روانشناسی و روانپزشکی بشوند و به جامعه برای اینکه این اختلالات روانی یک بیماری هستند سازگاری بیشتری بدهند.

روانشناسی تحولی

روانشناسی تحولی یکی از حوزه‌های پرطرفدار در علم روانشناسی است. این رشته بررسی رفتارها، عوامل، فرآیندها و تغییراتی است که در ظرفیت‌های شناختی، عاطفی و رفتاری فردی در طول دوران زندگی رخ می دهند. دوره‌های تحولی، از جمله کودکی، نوجوانی، بزرگسالی و شیخوخی، به ترتیب مراحلی هستند که در طول آن ها فرد تغییرات بسیاری را تجربه و تحمل می کند و تغییرات قابل توجهی در سطح شخصیت خود به وجود می آورد.

در روانشناسی تحولی، تحلیل رفتار، احساسات، شناخت و تعاملات فرد در طول دوره تحولی او مورد بررسی قرار می گیرد. دنبال کردن تحولات روانی وشناختی در طول دوران زندگی برای فهم طرز تفکر، رفتار و رابطه فرد با دیگران اهمیت بسیاری دارد. تعیین عواملی که دارای تأثیر بر روانشناسی تحولی فرد هستند، می تواند به بالا بردن کیفیت زندگی و ارتقاء سلامت روانی کمک کند.

روانشناسی تحولی مبتنی برنظریه‌ های علمی است و به فرآیندها و الگوهای رفتاری و شناختی توجه می کند که در طول دوره تحولی فرد به وجود می آید. بنابراین، با توجه به تحقیقات مختلف، روانشناسان تحولی می توانند به فهم بهتر اینکه چگونه می توانند زندگی و شخصیت فرد را بهتر کنند کمک کنند. به عبارت دیگر، روانشناسی تحولی می تواند به فهم ویژگی های دقیق روانی و شناختی افراد در طول زندگی کمک کند و باعث شود که فرد بتواند زندگی بهتری داشته باشد.